تحقیق اختلافات نظر اهل سنت و شیعه

در مورد اختلاف‌ میان‌ علی‌ رضی الله عنه و معاویه‌ اهل‌ سنت‌ بر این‌ متفقند كه‌ علی‌ رضی الله عنه بر حق‌ بوده‌ و معاویه‌ و كسانی‌ كه‌ بااو بودند از حكومت‌ علی‌ سرپیچی‌ كرده‌ بودند. اهل‌ سنت‌ از شیعیان‌ می‌خواهند حتی‌ یك‌ نوشته‌ در عقیده‌ اهل‌ سنت‌بیاورند كه‌ مغایر این‌ موضوع‌ اهل‌ سنت‌ باشد. بر عكس‌ اهل‌ سنت‌ می‌توانند صدها كتاب‌ از بزرگان‌ خود در عقیده‌بیاورند و به‌ ایشان‌ ثابت‌ كنند كه‌ اهل‌ سنت‌ خروج‌ معاویه‌ بر علی‌ را عملی‌ اشتباه‌ می‌دانند. پس‌ چرا شیعیان‌ سعی‌ دارندكه‌ اهل‌ سنت‌ را در صف‌ معاویه‌ و مخالفت‌ علی‌ جلوه‌ دهند و چرا سعی‌ می‌كنند اهل‌ سنت‌ را به‌ بنی‌ امیه‌ نسبت‌ دهند وآنان‌ را دشمنان‌ اهل‌ بیت‌ معرفی‌ كنند.

متأسفانه‌ دیری‌ نپائید كه‌ این‌ اختلاف‌ رنگی‌ مذهبی‌ گرفت‌ و شیعیان‌ گروهی‌ مستقل‌ و دارای‌ روش‌ جدیدی‌ در اصول‌ وعقاید و فقه‌ و مواریث‌ شدند. اما اختلاف‌ میان‌ علی‌ و معاویه‌ در این‌ سطح‌ نبوده‌ و آنان‌ در اصول‌ و عقاید و غیر اختلافی‌نداشتند. بلكه‌ اختلاف‌ آنها در مسایل‌ حكومتی‌ و سلایق‌ شخصی‌ بود و ربطی‌ به‌ آنچه‌ از رسول‌ اكرم‌ صلی الله علیه وسلم  آموخته‌بودند نداشت‌. برای‌ اثبات‌ این‌ ادعای‌ خود دلایلی‌ از كتب‌ خود شیعیان‌ می‌آوریم‌. مهمترین‌ منبع‌ شیعه‌ نهج‌ البلاغه‌است‌ كه‌ در آن‌ روایت‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ به‌ علی‌ رضی الله عنه  جمع‌ آوری‌ شده‌ است‌. در نهج‌ البلاغه‌ ج‌ 3 ص‌ 114 به‌ نقل‌ ازایشان‌ چنین‌ آمده‌ است‌: ابتدای‌ كار اینگونه‌ بود كه‌ ما با اهالی‌ شام‌ برخورد كردیم‌، روشن‌ است‌ كه‌ خدایمان‌ یكی‌ وپیامبرمان‌ یكی‌ است‌ و دوت‌ همه‌ ما به‌ اسلام‌ است‌. ما از آنها چیز بیشتری‌ غیر از ایمان‌ به‌ خدا و تصدیق‌ پیامبرش‌ صلی الله علیه وسلم نمی‌خواهند. آنچه‌ كه‌ ما و آنها در آن‌ اختلاف‌ كردیم‌ خون‌ عثمان‌ رضی الله عنه  بود. ...

...

چرا پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) جانشینی برنگزید؟

یكی از ایرادهای بزعم ایشان، مهم این است كه می گویند: « چگونه می توان پذیرفت كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در امری چنین مهم سكوت كرده باشند و امت را مانند رمه ای بی چوپان بحال خود وا گذارند. این یك اصل غیر قابل بحث پیش ایشان است كه هرگز كره زمین از حجت خدا خالی نمی شود پس می گویند محال بود كه پس از مرگ پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) این قانون دستخوش تغییر شود».

آنها به استدلال زیاد چنگ می زنند و آنرا از براهین قوی خود بحساب میآورند اما باز بر اساس فرمولی كه داریم این نقطه نظر را نیز محك می زنیم تا ببینیم كه آیا خالی از تناقص است یانه؟

متأسفانه دراینجا نیز علماء شیعه دچار تناقص گوئی شده اند.

از یك سو می گویند دنیا از حجت خالی نمی شود و زمین بدون رهبری نمی ماند و محال است كه امر مهم جانیشنی پیامبر مسكوت گذارده شده باشد و از طرف دیگر ما عملأ می بینیم كه امروز جهان حتی در نزد خود آنان از حجت خالی است و مسئله جانشینی پیامبر لا ینحل مانده است چطور دقت كنید به عرایضم!:

علماء شیعه می گویند خدا (جل جلاله) حضرت علی و بعد امام حسن و بعد امام حسین بعد امام سجاد و الی آخرتا مهدی 12 امام را به جانشینی پیامبر برگزید می گوییم بسیار خوب از آخری می پرسیم:

امام مهدی حالا كجاست؟

من نوعی را چرا خدا بدون رهبر گذاشته است؟

اگر از عدالت خدا بدور بود كه امت محمد را بدون رهبر رها كند از عدل او بس دورتر خواهد بود كه مرا و امثال مرا و شما را كه از زمان پیامبر خیلی فاصله داریم بدون رهبر رها كند می گویید ( رها نكرده و رهبر ما مهدی است كه حی و حاضراست ) باز می پرسیم ( خوب كجاست كه من از او بپرسم كه حق با كیست؟ ) شما در جواب من ای برادران اهل تشیع چه می گوئید مگرنمی گویید كه او پشت پرده غیب پنهان است و دسترسی به او ممكن نیست و باید به قرآن و احادیث ائمه و پیامبر مراجعه كرد خوب پدر آمرزیده ها پس باز به حرف ما رسیدید. ....

...

برخی دیگر از مطالب :

چرا حضرت علی رضی الله عنه سكوت كرد؟
سخنرانی شیخ محمد ضیایی
افراط‌ و تفریط‌ شیعیان‌ در مورد اهل‌ بیت‌
مسئله‌ امامت‌
تحقیق و تحلیلی پیرامون حدیث ارث
عصمت‌ ائمه‌ و غلو در مورد آن‌
متعه‌ یا ازدواج‌ موقت‌
افزودن‌ أشهد أن‌ علیاً ولی‌ الله در اذان‌ توسط‌ شیعیان‌
فضیلت و برتری صحابه
مهدی‌ موعود یا امام‌ دوازدهم‌ شیعیان‌

و ...